052

هممون تنهاییم. توو لحظه لحظه‌ی زندگیمون. تهِ تهِ همه‌چی بازم فقط خودِ خودمونیم.حتی اون جاها که فکر کردیم یکی و داریم، بازم تنهاییم. اگه یکم عمیق‌تر نگاه کنیم میبینیم تنهاییمونو.حتی اونقدر پررنگه که تعجب میکنیم چطور تا حالا ندیدیمش!

+ نمیدونم به خاطر تک فرزند بودنمه یا هرچیز دیگه‌ای، ولی این تنهایی و همیشه حس میکنم و مطمئنم از بودنش. از اینکه همیشه هست. حتی اون وقتی که فکر میکنم این بار دیگه نیست! حتی همه ی اون وقتایی که یه نفر و داشتم کنارم که کمک کنه. یه نفر که بودنش واقعی بوده. بازم اون فقط کمک بوده. ته تهش خودم بودم که باید یه کاری میکردم. که باید تصمیم میگرفتم...  ولی این به معنی افسرده شدن از وجود این تنهاییه نیست. میتونه به معنی مستقل بودن از نظر شخصیتی باشه. و همینطور هم تصمیم‌گیری و مسئولیت پذیریِ بعدش ... :)

++ خلاصه که بیایین تنهاییمونو دوس داشته باشیم. اینجوری اونم باهامون مهربون‌تر میشه :)

نظرات 2 + ارسال نظر
mohi دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت 15:21 http://2girls-mb.mihanblog.com/

من هستم
کسی اینجا نیست؟
چه خوبه که بعضی از دوستای قدیمی وبلاگ نویسیم هنوزم هستن

راجب پستت نظر خاصی ندارم ولی قطعا باهاش موافقم!

beny20 یکشنبه 18 تیر 1396 ساعت 00:50 http://beny20.blogsky.com

من بنیامین هستم ، و تنهایمو خیلی دوس دارم

.
.
.

.
.
شما چطور :/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد