نشسته بودم توی پارک. پارک بانوان . (بله ما اینجا خیلی امکانات داریم. نمونه ش همین پارک که فقط واسه خانوماس :/ ) روی یکی از دوتا نیمکتی که توی سایه بود نشسته بودم و کتاب میخوندم. بقیه نیمکتا همه توی افتاب بودن. بعد از یه مدت دوتا خانوم اومدن نشستن کنارم و گفتن ببخشید مزاحم شدیم. سایه پیدا نکردیم و ... لبخندی زدم و گفتم خواهش میکنم. بعد یکیشون کتابم و نگاه کردو گفت اخی دارین درس میخونین مزاحم میشیم با حرفامون؟ گفتم نه درس نیست. کتابه. گفت آهان خب پس هیچی چیزی نیستش .
به ارزش مطالعه در کشور کاملا پی بردید؟ :| هیچی! واسه کتاب خوندن در حد پشکل هم ارزش قائل نشد :|
به قول یکی از استادامون ما دردِ نمره داریم! اکثر مردم به این دلیل کتاب میخونن و چون دردِ فهمیدن ندارن واسه همینه که اوضاع کشور به این صورته :|
متاسفانه دقیقا ... :|
پشکل:دی
ای خدا منو نگهدار تا شاهد پستای زیبای دوستان مجازی باشم(:
پشکل:دی
خواستم مودبانه بنویسم مثلا D: